مراحل رشد روانی جنسی : - باران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باران
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 44
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 543180




گالری تصاویر سوسا وب تولز



سه شنبه 90 بهمن 11 :: 12:26 عصر ::نگارنده : موسوی

 

تعارض

منبع لذت

نام مرحله

سن

از شیر گرفتن

خوردن ، نوشیدن ، گاز گرفتن

دهانی

2-0 سالگی

آموزش توالت

حفظ یا تخلیه مثانه

مقعدی

3-2 سالگی

ادیپ ، الکترا

لمس آلت تناسلی

آلتی

6-3 سالگی

 

سرگرمی ، روابط اجتماعی

کمون

12-6 سالگی

نقشهای اجتماعی

عشق به جنس مخالف

تناسلی

12 سالگی به بعد

1 -  مرحله دهانی  :  در مرحله دهانی که از بدو تولد تا حدود 18 ماهگی بطول می انجامد ، منبع اصلی لذت نوزاد از تعامل رخ می دهد و از طریق تحریک دهان ، در این مرحله رفلکس مکیدن برای نوزاد حیاتی است ،  از آنجا که نوزاد به طور کامل وابسته به مادر ( مسئول تغذیه ) است حس اعتماد و آسایش از طریق این تحریک دهانی برای نوزاد ایجاد می گردد.

تعارض اصلی در این مرحله روند weaning است که ایجاب می کند کودک کمتر وابسته به مادر باشد . اگر فرد در مرحله دهانی تثبیت شود مشکلاتی در نوشیدن ، خوردن ، سیگار کشیدن و یا گاز گرفتن و ناخن جویدن به همراه خواهد داشت .

ثابت شدن در این مرحله دارای پیامد ذیل می باشد :

الف - شخصیت های پذیرا : این افراد از طریق فعالیتهای مرتبط با تحریک دهان همچون خوردن و نوشیدن ، بوسیدن ، سیگار کشیدن ، گاز گرفتن و ناخن جویدن تنش را کاهش می دهند . آنها به طور کلی افرادی منفعل ، وابسته ، نیازمند ، حساس به درد و مهاجم می باشند .

2- مرحله مقعدی  : در مرحله مقعدی که از حدود 18 ماه تا سه یا چهار سالگی بطول می انجامد .  تمرکز اصلی میل جنسی بروی مثانه میباشد ، میل به کنترل و اجابت مزاج بیشترین لذت را برای کودک نوپا فراهم می نماید . درگیری های عمده در این مرحله آموزش توالت به کودک برای یادگیری کنترل بدن خود می باشد . موفقیت در این مرحله منجر به حس خودمختاری و استقلال می شود . تثبیت مقعد ، که ممکن است با مجازات بیش از حد در طی آموزش توالت ایجاد شود ، دارای دو پیامد ممکن است.

 الف - شخصیت مقعدی - محافظ : افرادی که در خانوادهای سخت گیر رشده کرده و برای آموزش توالت تحت کنترل رویکردهای بیش از حد شدید بوده و یا آموزش توالت را خیلی زود شروع نموده اند  افرادی با ویژگیهای شخصیتی دقیق ، منظم ، سفت و سخت و وسواس بار می آیند خساست ، لجاجت و تمایل به حفظ و نگهداری صفت بارز و برجسته این افراد است . این افراد میل زیادی به نگهداری داشته و با سواس به دنبال باز سازی و نظم دهی به امورات می باشند . فرد به طور کلی لجوج و کمال گراست .
ب- شخصیت مقعد - expulsive  نقطه مقابل شخصیت مقعد - حافظ می باشد  . فروید معتقد است در خانواده های سهل گیر که پدر و مادر رویکردی را که بیش از حد ملایم است بکار می برند کودکان با ویژگیهای شخصیتی کثیف ، بی فایده و مخرب رشد می یابند .
به گفته فروید ، موفقیت در این مرحله بستگی به روشی دارد که در آن پدر و مادر رویکرد آموزش توالت را به فرزند ارائه می دهند . والدینی که برای استفاده از توالت فرزندان در زمان مناسب ستایش و پاداش را بکار می برند  به کودکان خود کمک می کنند که احساس توانایی و مولد داشته باشند. فروید عقیده داشت که تجارب مثبت در این مرحله به عنوان پایه ای برای تبدیل شدن به بزرگسالانی صالح ، سازنده و خلاق محسوب می گردد.  
با این حال ، والدین باید  بجای مجازات تمسخر کودکان و یا شرم از عملکرد آنان بایستی زمینه حمایت و تشویق را که کودکان در این مرحله به آن نیاز دارند فراهم نمایند.  چرا که نامناسب بودن پاسخ پدر و مادر می تواند به نتایجی منفی منجر شود.

 3- مرحله آلتی : این مرحله که از سه یا چهار تا شش یا هفت سالگی طول می کشد از دیدگاه فروید مرحله وابسته به آلت ذکور نامیده می شود ،  تمرکز اصلی میل جنسی و باالتبع لذت کسب شده در اندام تناسلی است. ر این مرحله کودکان تفاوت بین زن و مرد را کشف می نمایند . پسر کوچک از برخی  تفاوت های زیرکانه تر بین پسران و دختران بجز طول مو و سبک لباس پوشیدن آگاه شده است  او از آلت خود که دختران فاقد آن هستند آگاه شده است . در این مرحله در زندگی از خود راضی است چرا که معتقد به داشتن چیزی است که بهتر از نداشتن آن است .

ادیپ توصیف احساس میل به داشتن مادر به جای پدر است . در بحران ادیپ پسر عشق ، توجه ، جسم ، محبت و نوازش مادر را می خواهد اما او یک رقیب برای فریبندگی مادرش دارد : پدرکه  بزرگتر ، قوی تر ، ونیرومندتر است ، پدران رقیبان سرسخت پسران برای برانگیختن عواطف مادر محسوب می گردند در حالی که آنها میل با خوابیدن و همبستر شدن با مادر را دارند باید در تنهایی بسر برند .  از یک سو کودکان نگران آن هستند که توسط پدر برای این احساسات مجازات شوند و از سوی دیگر طرح این سوال در ذهن آنها : چرا دختر آلت تناسلی ندارد شاید او آن را به نحوی از دست داده و یا آلتش قطع شده و اینکه آیا ممکن است این امر برای او هم رخ  دهد! آغاز اضطراب اختگی است . کودکان پسر پدران را افرادی متجاوز دانسته که برای رقابت با آنها و مشابه شدن و یا حتی تبدیل شدن به آنها بیشترین تلاش را می کنند . همانند سازی و درونفکنی خصایص پدر از جمله این راهکارهاست .در این مرحله کودکان پسر برتری پدر را به رسمیت می شناسند اما ترس شدیدی از قطع آلت تناسلی خود را تجربه می کنند ،  و شاید این دلیلی است که باعث می شود در مراحل بعد انگیزه جنسی خود را از مادر به دختران و  زنان دیگر سوق دهند .در این مرحله استمنا در بین افراد بسیار شایع است .  دختر نیز زندگی خود را در عشق با مادرش آغاز می کند ، او به مادر خود وابسته است ، اما بزودی این دلبستگی را به جهت پدر تغییر میدهد. فروید اصطلاح الکترا  را با  توصیف مجموعه ای مشابه از احساسات تجربه شده توسط دختران جوان استفاده می نماید . وی بر این باور است حسادت به آلت تناسلی مردان در  دختر جوان ، بیش از حد است ، چرا که آنها  تفاوت بین پسر و دختر را احساس می کنند و از آنجا که  تمام قدرت را در ارتباط با آلت تناسلی میدانند تمایل به داشتن آن در آنها شدت بیشتری می گیرد  . آنها مادر خود را دلیل بر این نقص دانسته و او را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند. و این محکمترین دلیل برای چرخاندن سوئیچ عواطف به سوی پدر است . فروید معتقد بود که حسادت به آلت تناسلی مرد هر گز برای دختران به طور کامل حل نشده تمام زنان تا حدودی در این مرحله ثابت می شوند. البته روانشناسانی مانند خانم هورنای این نظریه بحث برانگیز را نادرست دانسته و معتقد است که مردان احساس حقارتی را تجربه می کنند که ناشی از فقدان رحم و ناتوانی در باردار شدن است . در مجموع تجربه ادیپ در پسران و  تجربه جنگ الکترا در دختران در پایان مرحله وابسته به الت ذکور رخ می دهد کودکان در این فرآیندها  یاد می گیرند تا با والد همجنس بر سر کسب عواطف والد ناهمجنس رقابت نمایند و همان باشند که آنها می خواهند. همانند سازی با والد هم جنس راهی برای دزدیدن والد ناهمجنس می باشد.

4- مرحله کمون :  این مرحله از زمانی که کودکان به مدرسه وارد میشوند آغاز می شود و تا 12 سالگی ادامه دارد. در طول این مرحله ، فروید عقیده داشت که ضربه جنسی در خدمت یادگیری و آموزش و روابط اجتماعی سرکوب می شود . دوره نهفته زمان اکتشاف است که در آن انرژی جنسی هنوز وجود دارد ، اما این انرژی بر مکانهای دیگر مانند حرفه ، امورات فکری و تعاملات اجتماعی متمرکز می گردد. مرحله کمون در توسعه مهارت های اجتماعی و ارتباطی و اعتماد به نفس کودکان نقش بسیار مهمی دارد.

 5- مرحله بلوغ جنسی :  این مرحله در  زمان بلوغ آغاز می شود  و بیانگر تجدید حیات جنسی در دوران نوجوانی است ، بیشترین لذت در آمیزش جنسی است. در طول مرحله نهایی توسعه روانی ، انرژی جنسی بر اندام های تناسلی متمرکز می شود. و علاقه جنسی قوی به جنس مخالف ایجاد می گردد. در حالی که در مراحل اولیه تمرکز بر روی نیازهای فردی بود در این مرحله علاقه به رفاه دیگران رشد می کند . اگر مراحل دیگر با موفقیت تمام شده باشند ، اکنون فرد باید متعادل باشد . هدف از این مرحله ایجاد تعادل بین قسمتهای مختلف زندگی می باشد. فروید معتقد بود که استمناء و همجنس بازی در این دوره شایع است .

تئوری های فروید در این زمینه به طور گسترده در حال حاضر به عنوان یک مدل برای توصیف رفتار بکار برده می شود .

 شخصیت:

 همانطور که افراد رشد می کنند تجارب آنها به شکل گیری شخصیتشان به عنوان یک بزرگسال کمک می کند . از دیدگاه فروید رشد در طی 6 سال اول زندگی و در 5 مرحله شکل می یابد . او بر این باور بود که تجارب آسیب زای دوران کودکی تاثیر عمده ای در این زمینه دارند . البته ، هر واقعه خاص منحصر به فرد در افراد تاثیر متفاوتی دارد  ، که تنها با مطالعه و کاوش فرد درک می گردد . اما در هر مرحله رشد جراحات و آسیبهایی وجود دارد که ناشی از تثبیت در آن مرحله می باشد .

اگر فرد در مراحل رشد ، توانایی حل تعارض weaning ، آموزش آسان ، یا پیدا کردن هویت جنسی خود را نداشته باشد تثبیت رخ داده و فرد تمایل به حفظ برخی از عادات و خصایص دوره نوزادی خود را دارد . هر مشکل در هر مرحله اثر دراز مدت از لحاظ شخصیتی بروی ما دارد .  اگر در هشت ماه اول زندگی  یعنی در زمان نیاز کودک به شیر ، رفتار مادر خشن باشد و یا اگر در این مرحله مادر تلاش کند تا فرزندش را خیلی زود از شیر بگیرد ، در آنصورت شخصیت فرد  دهانی منفعل خواهد بود . این افراد که به دیگران وابسته اند علاقه خود به "تحریک دهان" ، مانند خوردن ، آشامیدن و سیگار کشیدن را در بزرگسالی حفظ می کنند .  هنگامی که کودک بین پنج تا هشت ماهگی است و دندانها شروع به رشد کرده اند ، تنها یک چیز او را راضی می کند آنهم گاز گرفتن چیزی مثل نوک پستان مادر است ، اگر این حرکت کودک رفتار خشن مادر را برانگیزد تعارض بطور کامل حل نخواهد شد و کودک ممکن است شخصیت دهانی مهاجم داشته باشد . این افراد تمایل به حفظ نیش زدن در چیزهایی همچون مداد ، آدامس ، و آدمهای دیگر را دارند . آنها گرایش به تهاجم ، جدل ، طعنه زدن ، و غیره را دربزرگسالی نشان می دهند .در مرحله مقعدی ،  بعضی از والدین خود را در خدمت روند آموزش توالت به کودک قرار می دهند که در صورت نامناسب بودن شیوه آموزش یعنی سهل گیری و یا سخت گیری والدین در  رقابت با همسایگان و بستگان و مجازات یا تحقیر کودکان زمینه را برای ابتلا کودک به  شخصیت مقعدی آماده خواهد کرد . شخصیتهای مقعدی بر دو دسته هستند :

شخصیتهای وسواسی مقعدی که تمایل به درهم و برهم بودن، آشفتگی و بی نظمی دارند و  شخصیتهای حافظ – مقعدی که تمیز ، دیکتاتوری ، بسیار خیره سر ، و خسیس می باشند . به عبارت دیگر ، افراد حافظ مقعد در تمام جهات تنگ نظر هستند . شخصیت فلیکس آنگر یک مثال کامل است.

همچنین در شخصیت های وابسته به الت ذکور ، اگر پسر به شدت توسط مادر خود طرد شود و تاحدودی نیز توسط پدر قدرتمندش تهدید شود دچار ضعف در اعتماد به نفس در مسائل مربوط به سکس می شود. او ممکن است با این کار از ارتباط با دگرجنس گرایان خودداری کند،  دختر های طرد شده توسط پدر و تهدید شده توسط مادر نیز به احتمال زیاد اعتماد به نفس پایینی داشته و ممکن است احساس کنند تبدیل به یک دیوار گلی شده و یا بیش از حد زنانه هستند.  

اضطراب :

فروید اضطراب را واکنشی در برابر فشارهای روانی تعریف می کند او بین دو حالت از اضطراب تفاوت قایل می شود :

1- انگیزه باعث ایجاد اضطراب می گردد و توانایی ارگانیسم را برای اقدام افزایش می دهد.

2- انرژی روانی (لیبیدو ) به سبب سانسورها و منعها باق مانده متراکم می گردد و اضطراب را ایجاد می نماید و درصورتی که بر کنترل های ایگو غلبه کند ضایعه روانی رخ می دهد .

اضطراب زنگ پیش بینی خطر است در مقابل تهدیدهایی مانند وجود تعارضهای شدید یا تمایلات ناخود آگاه که خود را برای دفاع آگاه می سازد .

فروید به سه نوع مختلف از نگرانی ها اشاره می کند  :

1- اضطراب واقعی ، اضطرابی که افراد در مواجهه با دنیای واقعه تجربه می کنند مانند ترس از مار سمی.

2- اضطراب اخلاقی ، این همان چیزی است که افراد در زمان تهدیدات بیرونی آنرا احساس می کنند . این تهدایت ناشی از دنیای فیزیکی نیست ، بلکه از جهان اجتماعی درونی شده وجدان ریشه می گیرد ، مانند احساس شرم و گناه و ترس از مجازات.

3- اضطراب عصبی ، که بصورت اضطراب مبهم ، ترسهای مرضی و یا واکنشهای وحشت زدگی دیده می شود.

مکانیسم های دفاعی :

خود برای انجام هر عمل با واقعیت تطبیق نموده و در ارتباط با سوپر ایگو دست به عمل می زند. اما گاهی حوادث اضطراب را به همراه دارند که خود به منظور کاهش ان موظف به استفاده از مکانیسمهایی برای دفاع می باشد . این کار بصورت ناخودآگاه انجام شده و معمولا با مسدود کردن و یا تحریف واقعیت طوری که قابل قبول بوده و یا کمتر تهدیدکننده باشد همراه است .  مکانیسم های دفاعی خود توسط فروید ، دخترش آنا و سایر مریدان کشف شد .

1-  انکار شامل مسدود کردن رویدادهای خارجی از آگاهی است. مکانیزم انکار ، رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه های از واقعیت هستند که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند . اگر برخی از شرایط غیر قابل تحمل باشد فرد آنرا ناآگاهانه رد می کند این مکانیزم به تنهایی و یا گاهی در ترکیب با دیگر مکانیسم ها بکار برده می شود . خود فریبی بر اساس انکار می تواند به عنوان یک مکانیزم می توان موقتا از فشارها کاسته و فرد را باشرایط سازگار تر نماید.

2- سرکوبی ، که توسط آنا فروید به  "انگیزه فراموش کردن" نام گذاری گردیده عبارت است از  : عدم توانایی به یاد آوردن وضعیت تهدید کننده ، شخص ، یا یک رویداد که بیش از حد خطرناک است . این مکانیسم از مهمترین مکانیسم های دفاعی است که به عنوان فراموشی انگیزشی نیز توصیف گردیده است .

3- جداسازی (گاهی به نام intellectualization) شامل سلب احساسات از تهدیدات یا افکار حافظه است . اجازه یادآوری یک خاطره بدون هیجان و درد همراه با آن .

4- جابجایی تغییر مسیر تکانه به سمت یک هدف جایگزینی است . کسی که از مادر متنفر است ممکن است که نفرت خود را به جای او به سمت دیگر متمایل کند مانند زنان دیگر . کسی که تا به حال فرصتی برای دوست داشتن یک نفر نداشته ممکن است گربه یا سگ را جایگزین انسان نماید . کسی که از تمرکز میل جنسی بروی یک فرد واقعی واهمه دارد ممکن است شی یا بت خاصی را جایگزین کند . کسی که از مافوق خود نا امید شود ممکن است اعضا خانواده را هدف بگیرد .

5- واکنش سازی تغییر افکار و آرزوها ، برخلاف افکار و انگیزه های درونی و بیان بصورت اغراق گونه است . مانند فرد همجنسگرایی که همجنسگرایان را خوار می شمارد.
واکنش سازی که نوعی خود فریبی است با ویژگیها و رفتارهای افراطی و شدید مشخص می شود .

6- بازگشت (رگرسیون ) یک حرکت به عقب است ، زمانی که فردی با استرس روبرو می شود و یا هنگامی که دچار مشکل یا ترس می شود ، اغلب رفتارهای کودکانه تر یا بدوی از او سر می زند . کودک ممکن است شروع به مک زدن انگشت شست خود نموده و یا  بستر خود را خیس کند .  مردم متمدن ممکن است در زمان احساس خطر و رویارویی با اضطراب تبدیل به یک جماعت اوباش شوند . از دیدگاه فروید زمانی که افراد احساس خطر می کنند به زمانی برمی گردند که در آخرین بار احساس امنیت و آرامش داشته اند.

7- تصعید ،انتقال ضربه و تکانه اضطراب زا و غیر قابل قبول در مسیر قابل قبول اجتماعی است ، فردی با تمایلات قوی جنسی ممکن است تبدیل به یک هنرمند ، عکاس ، و یا یک رمان نویس شود و افراد با غرایز پرخاشگری بالا ، قصاب های ماهر می شوند .

8- همسانسازی شامل جذب ویژگیهای دیگران بطور ناخود آگاه است . کودکی که برای شبیه شدن به "مادر"  برای کاهش ترس های خود تلاش می کند و یا نوجوانی که به تقلید ستاره های مورد علاقه خود ، موسیقیدان ، و یا قهرمانان ورزشی می پردازد . طبق دیدگاه فروید همانند سازی در تشکیل سوپر اگو نقشی مهم و ارزنده دارد.

9- برون فکنی انتساب افکار ،آرزوها و تکانه های نامطلوب به دیگران را شامل می شود . در این مکانیزم فرد از احساس گناه و رهایی از شرم ، تمایلات نامطلوب خود را به دیگران نسبت می دهد.

10-    دلیل تراشی : تدبیری خودفریبانه و خود بزرگ بینانه برای اجتناب از اضطراب ، احساس گناه و شرمساری است . در این مکانیزم فرد انگیزه های موجه و خوش ظاهر را در پشت اعمال و افکارش قرار می دهد.

11- باطل سازی یا خنثی سازی به فرد کمک می کند تا از طریق اقرار به اشتباه یا انجام عملی دیگر عمل اشتباه خود را خنثی نموده و به این ترتیب از عذاب و احساس گناه فرار کند.

 تحلیل رویا :

نظریه ها ی رویا :

بیشترین احتمالات برای خواب دیدن و رویاهای ما عبارتند از :


1- نشان دادن تمایلات و آرزوهای پنهان شده در ضمیر ناخودآگاه

2- تفسیر سیگنال های تصادفی از مغز و بدن در طول خواب

3- تحکیم و پردازش اطلاعات جمع آوری در طول روز


 





Susa Web Tools